اجازه اجتهاد
اجازه اجتهاد، گواهی بر توانایی فقهی در استباط احکام شرعی از متون دینی در حوزههای علمیه است. گواهی یا اجازه اجتهاد را معمولا اساتید برجسته حوزه که خود از مجتهدان شناخته شدهاند، به شاگردان دارای قدرت اجتهاد اعطا میکنند. این گواهی ممکن است مکتوب یا شفاهی باشد؛ ممکن است گواهی بر اجتهاد مطلق باشد یا بر اجتهاد تَجَزّی.
نامگذاری و جایگاه
در سدههای اخیر مرسوم بوده است که هنگام رسیدن طالب فقه به مقام شایستهای از علم، از سوی استاد یا استادان وی، تصدیقی غالباً به صورت کتبی و احیاناً به طور شفاهی صادر میگردد که رسیدن او را به درجه اجتهاد گواهی میدهد. این تصدیق را اصطلاحاً «اجازه اجتهاد» مینامند. به گفته رسول جعفریان، تاریخپژوه شیعه، رواج اجازه اجتهاد مربوط به قرن سیزدهم چهاردهم قمری است که مفهوم اجتهاد به صورت جدیتر مطرح شد. به گفته وی اجازه اجتهاد برای تأیید و مقبولیت مجتهدانی که از نجف و کربلا به شهرهای دیگر اعزام میشدند، صادر میشد.
در حوزه علمیه شیعه صدور چنین اجازاتی رایج بوده و داشتن چندین اجازه اجتهاد، بهخصوص از بزرگان، نشانه قوّت عملی اجازه گیرنده بوده است. برای نمونه، در احوالات آیتالله بروجردی آمده است: «در مدت اقامت ایشان در اصفهان و در ۲۸ سالگی، از سوى سه تن از اساتید حوزه، برایشان اجازه اجتهاد صادر شد.»
برخی از مجتهدان در صدور اجازه اجتهاد بسیار سختگیر بودهاند؛ برای نمونه نقل کردهاند که شیخ انصاری به کسی اجازه اجتهاد نمیداده است.
اجتهاد و اقسام آن
اجتهاد، اصطلاحی در فقه اسلامی به معنای استنباط احکام شرعی با شروطی خاص از منابع فقه یا «استنباط احكام و وظايف عملى شرعی از ادله و اصول» است. کسی را که به توانایی اجتهاد رسیده است، مجتهد گویند. اجتهاد نیازمند آموختن شاخههای مختلفی از علوم دینی و ادبی است و طُلاب علوم دینی برای رسیدن به اجتهاد سالهابه صورت آموزش های عمومی وتخصصی(دروس خارج) در آموختن ادبیات عرب، اصول فقه، منطق، آیات الاحکام، رجال و درایه،فقه و نظریههای فقهای متقدم، تفسیر قرآن و جز آن تلاش میکنند. مجتهدی که در همه ابواب فقه صاحب رأی و نظر است و میتواند از ادله اربعه (قرآن، سنت، عقل و اجماع) در همه این ابواب، حکم الهی را استخراج کند، دارای اجتهاد مطلق است و به او مجتهد جامع الشرائط گفته میشود. در مقابل به مجتهدی که فقط میتواند در برخی از ابواب فقه میتواند احکام الهی را استخراج کند، مجتهد متجزی میگویند.
پانویس
- ↑ جمعی از مؤلفان، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۶، ص۶۱۰.
- ↑ جعفریان، «یک اجازهنامه با امضای سه مرجع تقلید»، ص۲۲.
- ↑ بروجردی، منابع فقه شیعه، ۱۴۲۹ق، ج۲۴، ص۴۱.
- ↑ جناتی، ادوار فقه شیعه و کیفیت بیان آن، ۱۳۵۷ش، ص۳۲۹.
- ↑ شیخ انصاری، مکاسب المحرمه (محشی)، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۰۷.
- ↑ شیخ انصاری، مکاسب المحرمه (محشی)، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۰۸.
منابع
- انصاری، مرتضی، مکاسب المحرمه (مُحَشّی)، شرح: سید محمد کلانتر، قم: دار الکتاب، ۱۴۱۰ق.
- بروجردی، حسین، منابع فقه شیعه، تهران: فرهنگ سبز، تهران، ۱۴۲۹ق.
- جناتی، محمدابراهیم، أدوار فقه شیعه و کیفیت بیان آن، بیجا، ۱۳۵۷ش.
- جمعی از مؤلفان، مجله فقه اهل بیت(ع)، شماره ۱۹-۲۰، ص۱۷۷.
- جمعی از مؤلفان، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- سبزواری، سید عبدالأعلی، مهذب الاحکام، قم: مؤسسه المنار، ۱۴۱۳ق.
- فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، ج۲، ص۶۷، قم: امیر قلم.
- جعفریان، رسول، «یک اجازهنامه با امضای سه مرجع تقلید»، پیام بهارستان، ش۱و۲، زمستان ۱۳۸۷ش.